کد مطلب:329981 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:159
سوگواری کنار قبر مادرش زهرا(س )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
روایت شده است كه حضرت زینب (س ) و همراهان ، كنار قبر مادرشان زهرا(س ) (یعنی حدود و سمت قبر آن حضرت ) رفتند. در آن جا نیز شیون به پا شد، زنان و مردان مدینه ، آن چنان می گریستند كه گویی محشر شده است .
زینب (س ) كه قافله سالار عزاداران بود، آن قدر ((مادر، مادر)) كرد تا بی هوش به زمین افتاد. وقتی به هوش آمد صدا زد: ((مادرم ! آن قدر تازیانه به بدنم زدند كه بدنم مجروح شد)). سپس عرض كرد: ((پیراهن حسین را برای تو سوغاتی آورده ام )). (طبق نقل سید بن طاووس در لهوف ، در آن پیراهن صد و چند سوراخ و بریدگی از آثار تیرها و نیزه ها و شمشیرها بود).
زینب (س ) به مردم مدینه رو كرد و فرمود: ((در كربلا نبودید تا بنگرید كه برادرم را چگونه كشتند، این سوراخها كه در این پیراهن می بینید، جای تیرها و شمشیرها و نیزه های دشمن است .))(174)
روایت شده است كه حضرت زینب (س ) و همراهان ، كنار قبر مادرشان زهرا(س ) (یعنی حدود و سمت قبر آن حضرت ) رفتند. در آن جا نیز شیون به پا شد، زنان و مردان مدینه ، آن چنان می گریستند كه گویی محشر شده است .
زینب (س ) كه قافله سالار عزاداران بود، آن قدر ((مادر، مادر)) كرد تا بی هوش به زمین افتاد. وقتی به هوش آمد صدا زد: ((مادرم ! آن قدر تازیانه به بدنم زدند كه بدنم مجروح شد)). سپس عرض كرد: ((پیراهن حسین را برای تو سوغاتی آورده ام )). (طبق نقل سید بن طاووس در لهوف ، در آن پیراهن صد و چند سوراخ و بریدگی از آثار تیرها و نیزه ها و شمشیرها بود).
زینب (س ) به مردم مدینه رو كرد و فرمود: ((در كربلا نبودید تا بنگرید كه برادرم را چگونه كشتند، این سوراخها كه در این پیراهن می بینید، جای تیرها و شمشیرها و نیزه های دشمن است .))(174)
174-2- اقتباس از مقتل ابومخنف ص 206.